مدتی است سریال باغ سرهنگ در حال بازپخش از شبکه آی فیلم است. به همین دلیل، مناسب دیدیم تا یادی کنیم از بازیها و نقشهای یکی از مشهورترین هنرمندان تلویزیون دهه 60 یعنی محمد مطیع که عمرش دراز باد.
به گزارش افکارخبر، با پیروزی انقلاب در پایان سال ۱۳۵۷، خیلی زود روشن شد که بیشتر بازیگران تلویزیون و بویژه سینمای قبل از انقلاب، مجال تداوم فعالیت در این دو عرصه را نخواهند یافت.
به این ترتیب در فیلمها، سریالها و از همه مهمتر نمایشهای تلویزیونی (که در واقع یکی از میدانهای اصلی هنرمندی بازیگران تئاتر محسوب میشود) بازیگرانی با پشتوانه هنری و از آن مهمتر، سوابق اخلاقی و فکری نزدیک به دیدگاههای رسمی (که این دومی از نظر مدیران و متولیان تلویزیون و سینما بشدت لحاظ میشد) فرصت فعالیت داشتند.
به این ترتیب و با گذشت زمان اندکی روشن شد که عدهای از بازیگران تئاتر بههمراه شمار کمتری از بازیگران تلویزیون و سینمای قبل از انقلاب که از دیدگاه مدیران، حاشیههای اخلاقی کمتری را با خود داشتند، میتوانند به بازیگری ادامه دهند. محمد مطیع کسی بود که با تعلق داشتن به گروهی نزدیک به نسل میانی بازیگران تئاتر، به همراه تجربههای اندکی که از سینما اندوخته بود (نظیر بازی کوتاهاش در «دایره مینا»ی داریوش مهرجویی) و البته حضور گاه و بیگاه در تلویزیون قبل از انقلاب، فعالیتی جدی را در تلویزیون دوران جدید آغاز کرد و به شهرت بسیاری دست یافت و در ادامه نیز ایفای نقشهای مهمتری را در سینما به عهده گرفت. نگارنده نخستین بار این بازیگر را در سریال تلویزیونی «نمایش هفته» که ـ به گمانم ـ عصرهای جمعه و در بستر برنامه کودک و نوجوان پخش میشد به یاد میآورد. مطیع در نمایش هفته، نقش رفتگری مسنتر از خودش را بازی میکرد که بههمراه خانوادهاش هر بار با مسألهای روبهرو میشدند.
اسماعیل محرابی نیز که در بازیگری تقریبا از هر نظر، موقعیتی نزدیک به مطیع داشت (و حتی همسن و سال او بود) نقش «آقا مرتضی» یعنی پسر ارشد این رفتگر را بازی میکرد (اتفاقا محرابی نیز در تلویزیون و مهمتر از آن سینمای بعد از انقلاب و مشخصا دهه ۶۰، موقعیتی بخوبی مطیع پیدا کرد).
اگر اشتباه نکنم، شمسی کاظمی نیز نقش همسر و مادر این دو را بازی میکرد. از ظواهر نمایش هفته برمیآمد که به طریقه ویدئویی تصویربرداری شده (به این نکته، بعدها طی کلنجارهای ذهنی و مطالعات سینمایی و تلویزیونی رو به گسترش خود پی بردم!) ولی با وجود این، سریال، از فضای تئاتری بشدت دور بود و به قالب تلویزیونی خودش نزدیک. به این ترتیب و با وجود بازیهای خوب بازیگرانش، مطیع و محرابی نخستین تجربه جدی دوران جدیدشان را با موفقیت پشت سر گذاشتند. هرچند که نگارنده هیچگاه متوجه بازپخش نشدن نمایش هفته نشد، زیرا به گمانم سریال، از لحاظ ضوابط فاقد کوچکترین مسأله و مشکلی بود. مطیع گام بعدی را در اواخر سال ۱۳۵۹ با سریال پربیننده «شاهدزد» (که پیشتر به طور مفصل بدان پرداختهایم) برداشت و نام و چهرهاش به شهرت رسید. طرفه آنکه مطیع، این موفقیت را در میان بازیگران پرشمار و باسابقهای مثل مهین شهابی، سعید امیرسلیمانی، نعمتالله گرجی، کیومرث ملک مطیعی و سروش خلیلی کسب کرد و از همه مهمتر اینکه نامش نیز بالای اسم همه قرار گرفت. «شاهشکار» ساخته سعید نیکپور نیز با وجود آنکه مطیع در آن نقشی نهچندان مثبت داشت و نقش اول هم نبود در نیمه دوم سال ۱۳۶۲ به بهتر دیده شدن این بازیگر کمک فراوانی کرد. از طرفی زمان پخشهای چندباره فیلمها و سریالها بود و هر بار تجدید دیدار با شاهدزد که لبخندی هم بر لبان بیننده مینشاند به تجدید شهرت بازیگرانش (از جمله مطیع) یاری میرساند. گام بعدی این بازیگر در تلویزیون سریال از هر نظر موفق «افسانه سلطان و شبان» بود. مطیع در این ساخته داریوش فرهنگ نقش پر افت و خیز وزیر اعظم را ایفا کرد و در کنار بقیه بازیگران معتبر سریال، به موفقیت در اجرا دست یافت. ضمن آنکه مطیع در فاصله شاهشکار و افسانه سلطان و شبان، با فیلم «بازداشتگاه» ساخته کوپال مشکات به سینمای پس از انقلاب نیز سلام کرد. تجربهای که از نظر هنری موفق نبود و از نظر تجاری نیز فقط به دخل و خرج و حداکثر سوددهی اندکی انجامید. به این ترتیب، مطیع اهتمام بیشترش را همچنان بر تلویزیون گذاشت و در سینما نیز پیشنهادهای مناسب را میپذیرفت. «آوار» ساخته سیروس الوند (که پس از اکران سینمایی بارها از تلویزیون پخش شد) یکی از موفقترین تجربههای سینمایی او بود که در کنار بزرگانی همچون جمشید مشایخی، فرامرز قریبیان و زندهیاد هادی اسلامی حاصل شد. گام بعدی مطیع، سریال پربیننده «امیرکبیر» بود که باز هم در آن با نیکپور (کارگردان این مجموعه) همراه شد. صدای مناسب مطیع به همراه تجربههای ـ حالا ـ فراوانش در تلویزیون و سینما (که فیلمهایی مثل گردباد، روزهای انتظار و وکیل اول را هم تقریباً در حال عرضه یا ساخت داشت) به او این موقعیت را بخشید تا از نقش میرزا آقاخان نوری پلی به سوی موفقیت بیشتر بزند. این مهم نیز در حالی به دست آمد که این بار شاید بیش از هر زمانی مطیع بازیگرانی کار کشته و مسلط را در کنار خود داشت. این بار به جز خود نیکپور، فخری خوروش، ایرج راد، پرویز پورحسینی، ژاله علو، زندهیاد هوشنگ بهشتی، شمسی فضلالهی و بقیه هم بودند و همین، امکان تداوم درخشش مطیع را کم میکرد که خوشبختانه چنین نشد و حضور پرقدرت این بازیگر، باعث شد که در همان زمان، یکی از منتقدان ماهنامه سینمایی فیلم، نام مطیع را در کنار چند نفر دیگر در جایگاه معتبرترین بازیگران وقت تلویزیون و سینمای ایران قرار دهد. هرچند که در ادامه، فقط نقشهایی کوتاه در دو سریال «کوچک جنگلی» ساخته بهروز افخمی (به نقش احسانالله خان) و هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی (در نقش غلام عمه) به مطیع واگذار شد، ولی بویژه کارش در اثر ماندگار زندهیاد حاتمی به چشم آمد و نشان داد که این بازیگر، صدای خوب خودش را به همراه داشته باشد و حاصل کار دوبلورهای خوب ایرانی با بازیاش همراه شود همان مطیع همیشگی است. در همین سالها مسأله مهاجرت این بازیگر خوب و پرطرفدار پیش آمد که حدود دو دهه او را از نظرها غایب کرد. هرچند که همان «نعمت همیشگی تکرار آثار نمایشی در تلویزیون»(!) باز هم به کمک او آمد و همان سریالها و فیلمهای دهه شصتی نگذاشت مردم خوبمان این بازیگر قدیمی را از یاد ببرند. سریال عمارت فرنگی، سالهای مشروطه، تبریز در مه، بچههای نسبتا بد و در نهایت باغ سرهنگ، به همراه تلهفیلمهای «یک بام و دو هوا»، «ماجراهای عید من و بابام»و «رادیو آبادان»، در کنار دو فیلم سینمایی تردید و قبرستان غیرانتفاعی از آثار او در دوره بازگشت است البته هنوز مطیع، فرصتی بخوبی دهه ۶۰ پیدا نکرده و از طرفی مطرح شدن در این روزگار با وجود این همه رقیب حقیقی (خیل بازیگرانی که در سالهای طولانی نبود مطیع به سینما، تلویزیون و تئاتر پیوستهاند) و مجازی (رقیبان متعددی که تماشاگران تلویزیون داخلی را به خود جذب میکنند) بسیار سختتر از آن موقع است، اما در نظر داشته باشیم که او و همنسلانش در دورانی درخشیدند که با وجود تردیدها و بزنگاههای جدیای که پیشروی هنر بازیگری وجود داشت به همراه بضاعت اندک و امکانات ابتدایی کار سینما و تلویزیون در آن دهه (روزگار پیشادیجیتال، جنگ و مشکلات خاص خودش و...) توانستند در دلها برای خودشان جا باز کنند البته محمد مطیع ـ بزنیم به تخته ـ حالا و در ابتدای دهه هشتم عمرش هنوز طراوت چهره و فیزیک خود را حفظ کرده و میتواند دست کارگردانهای زیادی را در آفریدن آثار تازه بگیرد. برای این بازیگر خاطرهساز آرزوی سلامت و موفقیت میکنیم.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |