به گزارش خبرنگار ایسنا در لبنان، پس از عملیات موفق حزبالله، ارتش سوریه و ارتش لبنان و شکست نظامی داعش، طی توافقی لبنانی – سوری با محوریت حزبالله توافق میشود تا باقیمانده نیروهای داعش به روستای مرزی بوکمال در شرق سوریه (هم مرز با عراق) منتقل شوند. بوکمال جزیی از استان دیرالزور سوریه به شمار میرود.
از سوی دیگر طی توافق حزبالله و ارتش لبنان مناطق آزاد شده لبنانی تحت کنترل ارتش لبنان قرار میگیرد.
هر دوی این نتایج و دستاوردها به سرعت دستمایه اقدامات جدید آمریکا و اسرائیل علیه حزبالله قرار گرفت:
1- آمریکا که نگران استقرار ارتش و نیروهای حشد الشعبی عراق بر مرزهای مشترک عراق – سوریه است دولت عراق را تحت فشار قرار داده است تا مقدمات استقرار ارتش یا ناظران ارتش آمریکا بر مرزها را تحت عنوان پیمان بینالمللی علیه داعش فراهم آورد؛ این در حالی است که نبردها با داعش در غرب موصل و تلعفر در نزدیکی مرزهای عراق – سوریه همچنان ادامه دارد.
با توافق سه جانبه حزبالله، سوریه و ارتش لبنان مبنی بر آتش بس در شرق لبنان و انتقال باقیمانده نیروهای داعش (که با خانوادههایشان کمتر از هزار نفر میباشند) دستمایهای جدید برای آمریکا فراهم شد تا از این توافق انتقاد شدید کرده و چنین توافقی را تهدید امنیت عراق توصیف کند. برخی سیاسیون عراقی از جمله حیدر العبادی بدون توجه به اهداف جنگ روانی جدید آمریکا علیه حزبالله، این توافق را مورد انتقاد قرار داد در حالی که نتیجه توافق، انتقال باقیمانده داعشیها به یکی از روستاهای سوریه بوده است و ربطی به داخل عراق ندارد. در سایه سکوت رهبران نظامی حشد الشعبی، برخی سیاسیون عراقی از میان جریان صدریها نیز از این توافق انتقاد کردند در حالی که از ناحیه نظامی انتقال چند صد نفر از داعشیهای شکست خورده در شرق لبنان به شرق سوریه هیچ معادلهای را بر هم نمیزند و اتفاقا برخی واکنشها نشان میدهد بسیاری از رهبران حشد الشعبی در جریان این توافق بوده و هیچگونه مخالفتی نکردهاند.
اما آمریکا با فضای پیش آمده در داخل عراق و انتقادهای حاصله از این توافق تلاش کرد تا جریانی سیاسی علیه حزبالله لبنان در عراق ایجاد کند در حالی که هدف اصلی آمریکا از این فضا سازی فقط مقدمه چینی برای تسلط نظامی بر مرزهای مشترک عراق با سوریه است تا ارتباط حشد الشعبی در داخل عراق با نیروهای مقاومت در داخل خاک سوریه را قطع کند.
2- عملیات آزادسازی شرق لبنان مصادف با تمدید حضور نیروهای حافظ آتش بس سازمان ملل متحد در جنوب لبنان "یونیفل" از سوی شورای امنیت بود. همزمانی این دو موضوع دستاویزی جدیدی برای مخالفان حزبالله بود تا شیطنتهای جدیدی علیه آن انجام دهند:
الف: جریانات سیاسی مخالف حزبالله با تمسک به این که ارتش لبنان باید پاسداری مرزها را به عهده گیرد از طرفهای بینالمللی خواستند تا وظایف یونیفل از جنوب به شرق کشور و استقرار در مرزهای شرقی لبنان با سوریه نیز گسترش پیدا کند تا کمکی به ارتش لبنان شود. هدف آنها این بود که دست حزبالله از مرزهای شرقی لبنان کوتاه شده و قدرت مانور نظامی اش در سوریه را از دست بدهد. این در حالی است که یونیفل براساس قطعنامه 1701 در جنوب لبنان استقرار دارد و تحت هیچ شرایطی نمیتواند وظایفش را به شرق لبنان منتقل کند.
ب: آمریکا و اسرائیل چند روز پیش از تمدید مصوبه حضور یونیفل در جنوب لبنان تلاش کردند تا شروط تعجیزی جدیدی در وظایف یونیفل از جمله ورود به مناطق ممنوعه (مناطقی که در سال 2006 بین یونیفل و حزبالله مورد توافق قرار گرفته بود)، ورود سر زده به منازل ساکنین جنوب، جلوگیری از هرگونه تحرکات حزبالله و نیروهای مقاومت در جنوب، افزایش مقرهای نظامی و تفتیش یونیفل در جنوب، بازرسیهای ضروری در خارج از خط آبی (اشاره به مناطقی که یونیفل فقط میتواند در آن محدوده تحرکات رسمی داشته باشد) و جلوگیری از ذخیره سلاح و مهمات در جنوب لبنان اعمال کنند. دولت لبنان در کنار روسیه با هرگونه تغییر در مسئولیتهای یونیفل مخالفت کردند و طرفهای بینالمللی هم موضع حزبالله را از کانالهای خاص خودش شنیدند. از آن رو که بیشتر نیروهای فرماندهی و نظامی یونیفل از ایتالیا و فرانسه تشکیل شده است و تغییر مسئولیتهای یونیفل میتوانست امنیت آنها را به خطر بیاندازد این دو کشور با تغییر مسئولیتها مخالفت کردند و برخی تغییرات ظاهری ایجاد شد تا آمریکا از مخالفتش با تمدید دست بردارد اما همه حتی کودکان ساکن جنوب لبنان میدانند که یونیفل حتی یک قدم از وظایف رسمیاش نمیتواند فراتر رود زیرا برای برهم خوردن استقرار و آرامش یونیفل در جنوب لبنان فقط کافی است که بین یک خانواده جنوبی و نیروهای یونیفل مشکلی یا حادثهای رخ دهد آنگاه یونیفل باید به سرعت به فکر بازگشت از جنوب لبنان باشد و به طور قطع نه آمریکا و نه اسرائیل و نه اتحادیه اروپا چنین سناریویی را هرگز نمیخواهند.
با همه این واکنشها اکنون حزبالله و نیروهای مقاومت لبنان در شرایطی بسیار مطلوب به سر میبرند:
1- حزبالله لبنان ثابت کرد همکاری نیروهای مقاومت با ارتش لبنان میتواند امنیت لبنان را تامین و مناطق اشغالی را آزاد کند.
2- حزبالله در هماهنگی کامل با رییس جمهور لبنان وارد عملیات علیه جبهه النصره و داعش شد و از همین رو فضای حمایت سیاسی در جامعه مسیحی – شیعی و اهل سنت از خود را افزایش داد.
3- به رغم تلاش مخالفان حزبالله برای عدم همکاری ارتش سوریه با ارتش لبنان، اما عملیات علیه داعش در شرق لبنان ثابت کرد که بدون هماهنگی دو ارتش امنیت لبنان به مخاطره میافتد.
4- حزبالله نشان داد که در مرزهای غربی سوریه و مرزهای شرقی لبنان پایه اصلی استقرار امنیت و مبارزه با تروریسم است. همین امر و واکنشهای آن در جریان تمدید حضور یونیفل در جنوب لبنان نیز بیانگر آن بود که اختلافات جدی بین اتحادیه اروپا با آمریکا بر سر حزبالله و مبارزه با تروریسم وجود دارد.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |