جریانات جدید مانند القاعده، طالبان و داعش تماماً ساخته و پرداخته سرویسهای جاسوسی غربی است و در این میان انگلیس نقش غیرقابل انکاری داشته است. از سوی دیگر، بنگاههای خبرپراکنی این کشورها سعی دارند تا آنها را به عنوان نماد اسلام برجسته سازند.
به گزارش مشرق «اصغر زارعی» در روزنامه «حمایت» نوشت:
سابقه اقدامات مخرّب استعمار پیر انگلیس، دارای ابعاد گوناگون نظامی، فرهنگی و اجتماعی است که از جمله شاخصترین و مرسومترین آنها در طول 250 ساله اخیر ایجاد جریانات انحرافی و جریانسازی به عنوان یکی از ابزارهای سلطه با هدف نفوذ در میان جهان اسلام و مسلمانان است. آنچه که دولتمردان انگلیس در شعار و عمل به عنوان یک راهبرد اساسی در تمام مناطق تحت استعمار خود مورد استفاده قرار دادند، سیاست شناخته شده «Divide and govern» به معنای «تفرقه بیانداز و حکومت کن» است. این سیاستی است که نهاد اطلاعاتی و جاسوسی این کشور موسوم به MI6 بنیانگذار آن بود. این سرویس اطلاعاتی از کهنترین و قدیمیترین سیستمهای جاسوسی جهان به شمار میآید و از سال 1573 میلادی کار خود را آغاز کرد. روباه پیر، برای استعمار جهان از این روش بهرهبرداری شایانی نمود و در بین ملتهای جهان به طرق و شیوههای متنوع از این سیاست استفاده کرد.
سیاستهای فتنهگرانه انگلیس در میان جهان اهل سنت با پایهگذاری فرقه وهابیت در سال 1748 توسط محمدبنعبدالوهاب آغاز شد تا از این طریق و با همکاری محمدبنسعود جریان انحرافی مهندسی شده خود را به سمت اهداف مورد نظر سوق دهد. جهان تشیع نیز از گزند دشمنیهای آنان در امان نماند و فرقههای منحرفی مانند «بهائیت» و «بابیت» شروع به «پر کردن جدول دشمن» در میان شیعیان برای ایجاد اختلاف نمودند اما بصیرت علمای شیعه، مانع از ریشه دواندن این جریانات منحط گردید و اجازه نداد از قوت و قدرت لازم برخوردار شوند. حمایت انگلیس و غرب از جریانات ذکر شده در عصر ما کماکان ادامه دارد و از آنها به عنوان ابزار فشار در موضوعات حقوق بشری استفاده میکنند. سرویس جاسوسی MI6 در شبه قاره به صورت صوفیگری و عرفانهای کاذب سعی نمود تا بین مسلمانان هند، پاکستان و افغانستان دو دستگی ایجاد کند.
اما آنچه که امروز بیش از هر زمان دیگری به عنوان ابزار سلطه نمود دارد استفاده از بسترها و زمینههای عصر حاضر برای در مقابل قرار دادن دو جریان بزرگ اسلامی – تشیع و تسنن - است. علیرغم تلاش علماء و بزرگان هر دو مذهب مانند «حسن البناء»، «سیدجمالالدین اسدآبادی»، «کواکبی»، «شیخ شلتوت» و «آیت الله بروجردی» در دو سده اخیر برای تقریب شیعه و سنی به عنوان راهبرد اصلی جهان اسلام، اما متاسفانه شاهد بودیم که دولت انگلیس با نفوذ در دولت عثمانی و نیز با حضور در ایران و روی کار آوردن دولتهای دست نشانده از این بسترها برای دامن زدن به تفرقه و اختلاف در امت اسلام استفاده کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد موج جدیدی از تفرقهافکنی در جهان اسلام در دستور کار قرار گرفت. طرح اتهاماتی واهی نظیر هلال شیعی و نقشه ایران برای هجمه به اهل سنت تنها یکی از نمونه اقداماتی است که سرویس اطلاعاتی انگلیس با همکاری نهادهای جاسوسی برخی کشورهای منطقه، رژیم جعلی صهیونیستی و آمریکا به آن دامن زده است. جریانات جدید مانند القاعده، طالبان و داعش تماماً ساخته و پرداخته سرویسهای جاسوسی غربی است و در این میان انگلیس نقش غیرقابل انکاری داشته است. از سوی دیگر، بنگاههای خبرپراکنی این کشورها سعی دارند تا آنها را به عنوان نماد اسلام برجسته نموده و در برابر اسلام ناب محمدی قرار دهند.
ارائه ابزارهای نوین مانند شبکههای ماهوارهای و اینترنتی به مهرههای مورد حمایت آنان برای تولید و پخش محتوای تفرقهافکنانه در حالی است که شبکههای «مبلّغ اسلام وحدتبخش» با اخلال و مزاحمت روبهرو میشوند. انگلیس که به فرموده مقام معظم رهبری استاد تفرقهافکنی در جهان اسلام است و آن را به آمریکا آموخته است، این روزها میزبان سخاوتمند «تشیع انگلیسی!» شده و با همکاری ایالات متحده برای تبلیغ «تسنن آمریکایی» قصد دارد تا اختلافات مذهبی را ریشهای و غیرقابل حل جلوه دهد و از رهگذر آن به اغراض منطقهای خود در جهان اسلام دست یابد.
همانگونه که حضرت امام(ره) اشاره فرمودند، آنچه که موجب فزونی قدرت و عظمت انقلاب اسلامی ایران گردید، وحدت کلمه و ایمان مردم است و امروز همین وحدت کلمه و ایمان ملتهای مسلمان است که میتواند برادری، اتفاق و همدلی را بین کشورهای مسلمان بیش از پیش گسترش دهد. از ابتدای پیروزی انقلاب رویکرد ایران اسلامی، همدلی و اتحاد بین ملتهای اسلامی بوده است و تأسیس نهادهایی نظیر مجمع تقریب مذاهب و مرکز گفتگوی ادیان و تمدنها نشان از عزم ایران برای مقابله با فتنههای آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی دارد.
از منظر داخلی، دشمنان جهان اسلام به ویژه انگلیس که بناست سفارت آن فردا در تهران بازگشایی شود، با آگاهی از رویکردها و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و با بهرهگیری از عناصر داخلی تلاش میکنند تا سیاستهای خصمانه خود را برای رخنه در پیکره نظام اسلامی پیاده نمایند. سابقه انگلیس در کشور ما آنچنان مملوّ از خباثتها و خیانتهاست که در گذشتهای نه چندان دور تمام لطمات وارده به کشور از ناحیه این کشور تلقی میگردید. توطئه کودتای 28 مرداد، روی کار آوردن دولتهای وابسته که هر کدام از این دولتها نقش بسیاری در عقب نگه داشتن کشور از قافله علم دنیا داشتند و ماموریت دادن به عناصر خودفروخته داخلی در فتنه 88 تنها گوشهای از خباثتهای فراموشنشدنی انگلیس است.
بازگشایی سفارت انگلیس با هشدارهای رهبر انقلاب برای نفوذ استکبار به ایران همزمانی و تقارن قابل تاملی دارد. قطعاً غرب و آمریکا با مشاهده توان نظامی غیرقابل انکار ایران فکر نفوذ و تهاجم نظامی را از سر بیرون کرده و برای نفوذ از طرق دیگر از جمله نفوذ فرهنگی در دوران پساتحریم برنامههای منسجمی تدوین نمودهاند. نباید از این نکته غفلت کرد که استعمار پیر برای سلطه و نفوذ فرهنگی در کشور از اختلافات جناحی و گروهی بهره بسیار خواهد برد و تمام تلاش خود را برای سیاست «اختلاف بیانداز و حکومت کن» به کار خواهد بست. استفاده از افراد و جریانات منحرف اخلاقی و اعتقادی و قلم به مزدان مزدور شیوه شناخته شده انگلیس برای سرویسهای اطلاعات کشورمان است که لازم است با دقت و حساسیت بیشتری تحت نظارت قرار گیرند، به خصوص آنکه به موعد آزمون حساس سیاسی انتخابات مجلس نیز نزدیک میشویم.
رسانههای خبری و سرویسهای جاسوسی روباه پیر، رؤیای بازگشت به ایران با چاشنی تفرقه و فتنه را در سر میپرورانند اما به فضل الهی خواب آشفته آنان تعبیر نخواهد شد و همانگونه که تاکنون در اجرای نقشههای پیچیده خود در کشور ناکام ماندهاند، پس از این نیز در تحقق نیات خود راه به جایی نخواهند برد و طعم تلخ شکست را بار دیگر خواهند چشید.